دوستت دارم

ساعت ۸ صبح: -مامان وقتی بزرگ شدم من رو ببر کلاس فوتبال، میخوام دروازه بون باشم. -باشه پسرم -میرم مادرید - اوکی.🙄 -منو ببر زبون مادریدی یاد بگیرم. -باشه.کلاسش اینجا اومد میبرمت. -تنیس هم میرم. میخوام برم چین. -باشه -زبون چینی نمیخواد ببری،بلدم؛چین چان چون چینگ   ساعت ۸ و نیم صبح: -مامان نظرمو عوض کردم .میخوام برم فوتبال ساحلی پارس جنوبی جم.نوک حمله. مامان!مامان! مامان با تواَم.قبول کن. -باشه پسرم. ساعت ۹ صبح: -مامان! من نظرمو عوض کردم . میخوام برم دروازه. دروازه بونیم عالیه - باشه پسرم. ساعت ۹ و نیم: مامان من نمیخوام دروازه بون باشم، میخوام جلو باشم.رئال مادرید که برم تو ...

سلام عشقم دیروز از بعد از ظهر تو فکر بودی که منو به خاطر تولدم سورپرایز کنی اخرشم اومدی گفتی این بابا اصلا پیشنهاداش خوب نیس همش کادوهایی میگه که تو خیلی ازشون داری من گفتم توپ فوتبال برات بخره چون نداری سورپرایز میشی🤩 تن تو نقره بازار جواهر سازی است من به دیدار تو در نقره‌گری خوشبختم من همین قدر که در حلقه انگشتر شاه دل درویش مرا هم ببری خوشبختم “سید رضا محمدی” ...

-مامان روزتو خراب کردم. -چرا ؟ -چون برای روز دوست داشتن (ولنتاین) برات گل نچیدم. حالا این حوله م رو بهت میدم برای این روز. این روز که تموم شد بهم پس بده.

برو‌برام اب بیار!   چرا خودت نمیری؟   از قدیم گفتن فضولی آدم رو به کشتن میده.

-مامان ! آهنگ جدید یاد گرفتم  -به به بخون عزیزم. -فریدون!خونه ت کجاست تو باغچه چنتا بچه داری  به تو چه😐😐   -اینو از کجا یاد گرفتی؟ -تو مهد اسرا یادم داده🤓😎     داداش اصل این قطعه وزین ادبی رو‌به شما آموزش دادن؛   اسمت چیه؟ -فریدون خونه ت کجاست؟ -تو میدون چنتا بچه داری؟-یه ملیون   اسمت چیه؟ -تربچه خونه ت کجاست؟ -تو باغچه  چنتا بچه داری؟ -به تو چه😐😐   وحالا تکرار و تکرار و تکرار داریم🥶🤕   ...

-قلبم به من ميگه بابا به من بی وفایی می کنه. -چرا؟چه بی وفایی کرده؟ -بابا به من گفت دلم که خوب شد میاد باهام شطرنج بازی کنه ولی نیومد.

داداش داره کتاب تام گیتس رو‌میخونه ، تو هم یه جلد دیگه ش رو گرفتی جلوت و با جدیت نگاه میکنی. آرمیتا اومده با هم بازی کنید؛ تو:  من میخوام مطالعه کنم نمیام بازی🧐🤓 آرمیتا: مگه تو بلدی بخونی؟ تو: آره بلدم بخونم ولی یواش🤨   ❤️🌸چهارسال و یازده ماه و هفت روز 🌸❤️   گاهی میان خلوت جمع یا در انزوای خویش موسیقی نگاه تو را گوش می‌کنم وز شوقِ این محال که دستم به دست توست من جای راه رفتن پرواز می‌کنم …

دایی: سه بار بگو قوری گل قرمزی _ قوری گل قرمزی   قوری گل قرمزی   قوری گل قرمزی   دایی: خب حالا سه بار بگو چایی داغه دایی چاقه _ 😑🤐 دایی: ببین دایی اینجوری ؛ چا.  یی.  دا.  غه.  دا.  یی.  چا.  قه _ نمیگم آبروت میره😑   دایی: خب بگو کشتم شپش شپش کش شش پا را _ گناه داره   دایی : باشه اصلا بیخیال .حالا بگو چیا تو جیب جا میشه _ هر چیزی که اندازش باشه.   دایی: آقا اصلا من بیخیال شدم از سوال پرسیدن از تو🤣 _ منم خسته شدم 🙄 ...

    داداش ميخواستی منو بمیرونی Ps4——fifa2018   ‌                  ❤️۴ سال و ۸ ماه و ۱۵ روز❤️  ...